سه‌شنبه، فروردین ۲۹، ۱۳۹۱

از من برای شما

ماجرای جالبی هست که قصد دارم با شما درمیون بذارم. من فکر می‌کنم گاهی اوقات اتفاقات همینجوری‌ها هم اتفاق اتفاق محسوب نمی‌شن. می‌شد اصلا من کلا در این بازه زمانی زمین وجود نداشته باشم. یا مثلا می‌شد من یکجای دیگه با یک مشخصات ظاهری دیگه عرض اندام می‌کردم. می‌شد حتی من متعلق به یک گونه جانوری و یا حتی گیاهی مثل همین پاپیتال خودمون رشد و نمو می‌کردم. می‌شد من همین مختصات فعلی خودم رو دارا باشم ولی اونروز قصد نمی‌کردم با شما آشنا بشم. این هم می‌شد و بازهم می‌شد. ولی نشد. خیلی جورهای دیگه هم می‌شد ولی خوشبختانه نشد. امروز داشتم فکر می‌کردم برخلاف اون تصور رایج عموم مردم که فکر می‌کنن دوستی‌های راه دور اصولا دوستی‌های درست و نهایتا پایداری نمی‌تونن باشن، من یک عدد دوست، به معنای واقعی کلمه همراه خودم دارم که آشنایی با اون رو مدیون این غول تکنولوژیک هستم. دوستی تعریف مشخصی نداره ولی با این وجود هم شما بهترین هستین. شما مخاطب ویژه فرستاده امروز بلاگ من هستین. بلاگ من یکی از خصوصی‌ترین دایره‌های فضای شخصی من محسوب می‌شه و من این پست را دوست دارم. مثل شما دوست نازنین.

۳ نظر:

ناشناس گفت...

امروز که گفتی به جای اون کتاب قول می‌دم که پستی رو تو بلاگم در موردت بنویسم مطمئن بودم که این کارو می‌کنی
ولی فکر نمی‌کردم به همین زودی
و فکر نمی‌کردم این‌جوری
فکر می‌کردم طنزی باشه شامل این که امروز چقدر خندیدیم یا چقـــدر حرف زدم اذیتت کرد، چند دور شهر کتاب رو متر کردیم و فرایندهایی از این دست
این بدون شک یکی از بهترین هدایای تولدم حساب می‌شه و الان از شدت جوگیری و شادمانی کامنت دیگه‌ای درخور این همه لطف و احسان به مخیله‌ام خطور نخواهد کرد، حتی اگر ز بالا بر من گلوله بارد
در این حد بگم که،
خیلی مچـــــــکرم محسن فروتن! منم همین‌جوری عزیز فکر می‌کنم در موردت گرچه قادر نباشم به همین خوبی و قشنگی بیانش کنم
می‌تونستم این پست رو بخونم و فکر کنم کاش مال من بود :) الان هست.
از آخرین پستی که برای من نوشته شده سال‌ها می‌گذره و حالا دیگه اون پست‌ها وجود ندارن
ممنونم که خوشحالم کردی

ناشناس گفت...

آیا می‌دانستید که من در اوایل خط اول اون بالا اشتباه نوشتم؟ قرار بود بنویسم "یادداشت"، یا دقیق‌تر بگم "یادداشت روی سی‌دی"؛ در عوض نوشتم "کتاب". :)) بله البته که می‌دانستید. با تشکر دانایی شما

Unknown گفت...

بعله، اینجوریاست یا شاید بهتره بگم اینجوریاست که اینجوری میشه. دیگه / چاکریم